«هستیِ نیستی» حرف حق را فقط در سکوت می توان گفت . عمل خالصانه را فقط در انفعال می توان نمود . زندگی حقیقی فقط پس از مرگ آشکار می شود . محبّت کامل فقط برای دشمنان ممکن می شود . معنای هر چیزی فقط در ضدّش عیان می...
چند حکایت مالیخولیایی از رمّال و دعا نویس پرسیدم : چرا آیات قرآن را می پزی و به خورد مردم می دهی ؟ گفت : مگر نخواندی که در خود قرآن آمده که «این کتاب رحمت و شفایی برای مؤمنان است». کسی از فرط دندان درد تا...
چند مصاحبۀ عرفانی * عارفی را پرسیدم : کجایی ؟گفت : در جایی که هیچکس نیست حتّی خودم. *دیوانه ای را پرسیدم :چرا تو را به دارالمجانین آوردند ؟ گفت :زیرا اینجا مجانی است و من در بیرون از اینجا جایی نداشتم چون پولی نداشتم. *از مریدی پرسیدم...
مصاحبه ای با یک دختر دانشگاهی س:برای چه به دانشگاه میروی ؟ ج:برای رفع بیکاری . برای اینکه عقدۀ حقارت والدینم را در فامیل جبران کنم . برای اینکه آرمان ناکام مادرم را برآورده سازم . برای اینکه از غرولند و تجسّس والدینم نجات یابم. برای اینکه مجبور...
«چند حکایت زنانه»(2) *از زن مطلّقه ای پرسیدم :چرا طلاق گرفتی و به این روز سیاه افتادی ؟ گفت :منظورم طلاق گرفتن نبود . من فقط داشتم ناز می کردم و از فرط این لذت مست بودم که بناگاه دیدم مرا طلاق داده است. *از زن مکّاری پرسیدم :چرا...
چند حکایت عرفانی (1) *به یکی گفتم «صدق برترین رندی است ».او در دلش گفت «عجب !پس برای برداشتن کلاه کسی بهتر است که با او رو راست باشیم». **** *در جمعی گفتم «خود شناسی ، خداشناسی است».پس از چند روز با کمال حیرت متوجه شدم که...