یکبار دگر شریعتی

یکبار دگر شریعتی

یکبار دگر شریعتی –مقاله 20 خودشناسی آخرالزمانی

خرداد ۸۹ است و دقیقا سی سال از رحلت حیرت آور دکتر شریعتی می گذرد . به این مناسبت میل دارم که دست از دین و عرفان و رسالت و ایدئولوژی و درمان و… بکشم و درباره پیر و محبوب نا دیده ام سخن بگویم . قبل از این در مقاله «افسانه من و شریعتی» مختصری گفتم و متذگر شدم که شریعتی فقط تنهائی و عشق خود را بمن بخشید آنهم با تمام وجودش بمدت بیست سال در من اقامت نمود و مرا به یارش رساند و آنگاه مبدل به تنهاترین انسان جهان شدم . شریعتی نه ایدئولوگ بود نه جامعه شناس نه انقلابی و نه …. او عشق به معنای واقعی کلمه بود و تمام آثار وجودی اش تراوشات این عشق بود و به لحاظی هم آفتهای این عشق بسیاری را مبتلا نمود و دیوانه ساخت . عده ای خود را به کشتن دادند و عده ای هم وزیر و وكیل و فیلسوف شدند و برخی هم جام شوکران سر کشیدند و به پای منقل ها خزیدند. او همه را دوست می داشت و این واقعه در دوران ما در کس دیگر مشاهده نشد. و آنان را که بیشتر دوست می داشت تکفیرش نمودند و به او تهمت های ناروا زدند و او را تک و تنها ساختند و نهایتا او را متهم به همکاری با ساواک و دربار نمودند و حتی عزیزترین کسانش هجرتش را بزدلی او نامیدند و … در واقع او به موت ارادی از جهان رفت .

و اینک سی سال است که مشغول تجربه نظريات او هستیم و به یک لحاظ در این سی سال جز شریعتی هیچ حق دیگری ثابت نشده است و این اعتراف اخیرا در حال بروز است. راه شریعتی از همان آغاز انقلاب بایکوت شد و بعنوان اشد التقاط و نفاق متهم گردید و محکوم به عدم شد و هر چه می کشیم از این سوء تفاهم كبير است . شریعتی وجدان انقلاب بود و لذا با عروج این وجدان بود که ملت ما خروج کرد و انقلاب پیروز شد . شریعتی در یک کلام از جنبه اعتقادی بیدار کننده وجدان امامت امت بود و خود در حریم امام زمان بود و لذا فراسوی زمان بود و این راز علم و معرفت خارق العاده او بر زمان و جهان ما بود. او یک خود – آموخته واقعی در مکتب معرفت نفس و عرفان عملی بود و نابترين نمود یک عارف خلاق علوي و اسوه خط سوم! او میزان انسان در دوران ما بود و لذا هر که او را طرد کرد طرد شد و هر که او را متهم نمود متهم شد و هر که به او بخل ورزيد مغضوب بخیلان شد . او یک دائرة المعارف زنده و مصداق قرآن ناطق بود. او هر چه می گفت راست در آمد. از وجود مبارکش همچون پیامبر اکرم ، هفتاد و دو فرقه پدید آمد. او زبان حال همه مذاهب و مکاتب قديم و مدرن جهان بود . او خليفه مردم و بلکه کل بشریت معاصر بود . و اما امروزه شریعتی یک زخم است زخمی در مغز و دل و وجدان ماست زخمی که مستمرا بخیه می شود و باز سر وا می کند . شریعتی راز زمانه ماست : راز آخر زمان ماست . و با طلوع دگر باره اش انقلاب ما به حقش ملحق خواهد شد . او اینک در محاق است. او محاق حق است و حق محاق ! و سکوت رهبر انقلاب درباره او همان راز این محاق می باشد .

دانلود فایل مقاله صوتی یکبار دگر شریعتی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*
*