آنگاه که هیچکس ننویسد

آنگاه که هیچکس ننویسد

آنگاه که هیچکس ننویسد (تفسیري بر سورة قلم )⁩ خودشناسی ارتباطی مقاله شماره 6

« سوگند به قلم و آنچه که می نویسد که تو به نعمت پروردگارت مجنون نیستی و تو را اجری

بی منت است و براستی که بر خلقت عظیمی ». سورۀ قلم در حدیث قدسی آمده است که خداوند

اول چیزی که خلق کرد قلم بود و سپس لوح .

و آنگاه نوشت و سپس به آنچه که نوشته بود امر به شدن فرمود ( کن فیکون ) و بدین گونه جهان خلق شد .

و نیز نخستین آیاتی که به پیامبر اسلام وحی شد امر به خواندن و نوشتن بود . پس خدا نخستین نویسنده

است و آخرین رسولش را نیز بر ھمین کار گماشت این ماجرای خلقت است خلقت ازلی که به قلم خدا رخ

نمود ولی خلقت جدید و روحانی به قلم رسولانش واقع گردید .

در سورۀ قلم سخن از قداست آن است چرا که به آن سوگند رفته است و نیز سخن از فقدان جنون اھل

قلم و اجر بی منّت و بی پایانی که دارند و ھمان خلقت عظیمی است که در حال نوشتن پدید می آورند .

نوشتن ھمان خلقت جدید و موجب خلق عظیم است و مانع جنون میگردد چرا که آدمی اصلاً از جن است (قرآن )

ولذا مستمراً در وسوسۀ اجنه و مبتلا ی به جن زدگی می باشد و جز بواسطۀ قلم از جن نجات نمی یاید

و به مقام انسانیّت نمی رسد که ھمان خلقت عظیم است .

و اما در این سوره خداوند رسول اھل قلمش را از تردید دربارۀ جنونش می رھاند که :

براستی تو درجنون نیستی و بلکه آنان که تو را متهم به جنون می کنند مجنونند .

آنکه براستی اھل قلم است به حق و از نعمت خدا ( فقر و تنھایی ) و فقط برای خدا مینویسد

به بوضوح می بیند که قلم در دست او نیست و بلکه این دست ھم دست خداست که با دست

او مینویسد پس نکند که جنونی در کار باشد ؟ ھرگز !

ھر چند این تو نیستی که می نویسی ولی اجنه ھم نیستند که با دست تو می نویسند بلکه

خداست که در حال خلق عظیم است .

و اما وای بر آن نویسندگانی که قلمشان در دست اجنه و شیاطین است .

و وای بر آن جامعه ای که یک اھل قلم راستین نداشته باشد که بنویسد .

چنین جامعه ای مبتلا به جنون میشود .


✓ برگرفته از کتاب دائرةالمعارف عرفانی _ جلد اول _ فصل سوم _ فلسفه ارتباطات
« اثر استاد علی اکبر خانجانی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*
*