ذکر (روش شناسی قرآن در خلق جدید انسان) اثر استاد علی اکبر خانجانی
۱۳۰- از جمله ويژگی انسان اهل ذكر اينست كه با همه صاحب نظران الهی در عالم ارض و سماء در پنهان يا آشكار به طور يك طرفه يا متقابلاً مربوط می شود و از اخبار عالم و آدميان مطلع می گردد زيرا به نور ازلی پيوسته و به هسته مركزی هستی ملحق است. ابن عربی در گزارشی می فرمايد كه در فاصله بين كوه قاف (دماوند) و دريا (خزر) ماری عظيم الجثه زندگی می كند كه يكی از مأموريتهای او اينست كه اوليای الهی را از اخبار عالم غيب آگاه سازد.
اينجانب همانطور كه در زندگينامه ام متذكر شده ام با چنين ماری در حاشيه رود هراز برخوردی حيرت آور داشتم كه به صورت وحی مرا از رازی كه بين آدم و حوا در بهشت گذشت باخبر نمود. كه ماری به اين بزرگی نه ديده و نه شنيده بودم كه اين مار درست بالای سرم و در گوشم ضجه ای مرگبار كشيد و رفت. مدتی به طول انجاميد كه حقيقت اين ضجه را در دلم معنا كردم و در واقع به ياد آوردم به قدرت ذكر! زيرا يكي از بزرگترين محصولات ذكر، قدرت خلّاقه تفكر و مكاشفه فكری است كه به تأويل قرآن می رسد كه نور ذكر را به سخن و عقلانيت می كشاند. انسان اهل ذكر با كل جهان هستی مرتبط است و انسان بی ذكر محبوس در تن خويش است و منقطع از حيات و هستی جهان!
۱۳۱- هيچ حادثه ای بزرگ يا كوچك به طور اتفاقی و بيهوده در زندگيمان رخ نمی دهد و حتی هيچ شيئی به طور اتفاقی و عبث در اطراف ما حضور ندارد اعم از سنگ و چوب و درخت و كوه و پرنده و حشرات تا چه رسد به آدمها. ولی راز حضورشان و پيامشان برای ما جز به قدرت ذكر و تفكر ذاكرانه حاصل نمی آيد. زيرا هر چيزی آيه خداست پس به آدمی نظر دارد و برايش پيام و رازی نهفته دارد.
۱۳۲- يكی ديگر از ويژگی و بركات وجودی اهل ذكر اينست كه چون كسی آنان را ياد كند اين ياد خود مشمول نزول درجه ای از ذكر می شود و اگر كسی آنان را دوست بدارد به مقامشان می رسد يعنی ذاكر می شود. ياد كردن انبياء و اولياي الهی از همين روی سفارش شده است كه خير و بركات كثير صلوات محمدی از اين جمله است و بلكه اصلاً معنای اين صلوات اينست كه: خدايا بر محمد و هركه ملحق به اوست نازل شو، فرودآی، نظر كن و… كه همه اينها به معنای طلب ذكر است زيرا محمد در آخرالزمان براي امّتش كه كل بشريت است تنها كانون اشاعه و نزول ذكر می باشد. يعنی هر ذكری كه بر قلبی نازل می شود از جانب محمّد و آل اوست. يعنی همه اذكار الهی دارای ماهيت محمّدی است. زيرا محمّد حبيب اوست، پس ذكر خود خداست و حتّی همه اذكاری كه بر انبياء سلف نازل شده محمّدی است. چرا كه همه انبياء برای خاتم و اكمل خود يعنی محمّد مبعوث شده اند. يعنی محمّد مقصود ذاتی هر ذكری است. پس بدان كه صلوات طلب ذكر است و اگر به اين نيّت نباشد الفاظی بی محتواست. از اين منظر بهتر به اهميت صلوات در فرهنگ اسلامی و ادعيه ائمه اطهار پی مي بريم كه متأسفانه عموماً تبديل به شعاری بيهوده گشته است و می پندارند منظور از صلوات بر زبان راندن الفاظ آن است. پس در حقيقت صلوات اسلامی ترين و محمّدی ترين و نيز جهانی ترين و همچنين مبرم ترين و روحانی ترين و نجات بخش ترين نجاتهاست كه در حقيقت طلب خلق جديد است كه به زبان ساده اينست كه: خدايا مرا به نور محمّدی آدم كن.