درد دل یک آدم معمولی

درد دل یک آدم معمولی

درد دل یک آدم معمولی

من یک آدم معمولی هستم هرچند که تمام عمرم را جان کندم تا غیر از این باشم تا بیشتر به چشم دیگران بیایم و بیشتر احساس وجود کنم . 

ولی جز زجر کشیدن ، تهمت شنیدن ، مسخره شدن و کینه کردن و استهلاک چیز دیگری عایدم نشد . 

به راستی هم مسخره و احمق بودم . اصلاً منظورم چه بود و به چه مرضی مبتلا بودم . 

حالا که مطرود همه و منزوی گشته ام تلاش می  کنم که واقعاً عادی و معمولی و بلکه زیر معمولی باشم تا بتوانم همطراز دیگران شوم و کسی تحویلم بگیرد و مرا از خود بداند ولی موفق نمی شوم . 

این همه ادامه تفریط همان مرض قدیم است که دست از سرم بر نمی دارد  . 

واقعیت این است که آدمها اینقدر مشغول و گرفتارند که کسی مجالی ندارد که به دیگران نگاهی کند . 

همه به تلویزیون نگاه می کنند . 

خوش به حال آنهایی که توی تلویزیون هستند . 

اگر هم حوصله تماشای تلویزیون نداشته باشند به هرحال تلویزیون روشن و به آنها نگاه می کند . 

دیگر هیچکس به دیگران نگاه نمی کند چون همه کپی همدیگر شده اند از بس که خواسته اند غیر عادی باشند .

دیگر هیچکس معمولی نیست . 

دیگر هیچکس خودش نیست تا لایق دیدن باشد همه تلویزیونی و تأتری هستند ولی غیر حرفه ای و خام  . 

امروزه سخت ترین نقش ها ، نقش آدم معمولی است یعنی یک آدم واقعی . 

از بس که همه خواستند که غیر عادی باشند یادشان رفته که عادی بودن چگونه است . 

همه خودشان را فراموش کرده اند . 

همه ماسک هستند . 

همه تسخیر شده اند . 

دیگر کسی وجود ندارد . 

فقط ماسک ها ، عروسکها ، معماریها ، اتومبیلها ، مبلمانها ، لباسها ، مدلها ، رنگها و عطرها و موبایلها ، کامپیوترها ، اصوات و الفاظ محض وجود دارند . 

فقط کدها و نمادها وجود دارند . 

حتّی نفرت هم وجود ندارد . 

آدمها دیگر بد هم نیستند زیرا اصلاً نیستند . 

فقط چیزهایی می جنبند و می بلعند و اصواتی عجیب تولید می کنند  . چون هیچکس نمی خواست خودش باشد همه غیر معمول و مثل هم و مبدّل به اشباحی سرگردان شده اند . همه تولید یک کارخانه هستند فقط شماره تولیدشان فرق دارد . 

همه از کارگاه جادویی تلویزیون تولید شده اند  . و همه یک نقش را بازی می کنند . 

بستگی دارد که آخرین سریال چه باشد .

دانلود فایل صوتی مقاله درد دل یک آدم معمولی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*
*