۳۳۳- به یاد می آورم در دوران دانشجونی ام در غربت هرگاه که از محل کار یا دانشگاه بسوی آپارتمانم بازمی گشتم احساس غربت و تنهایی ام اوج می گرفت و چون درب آپارتمانم را می گشودم این احساس تنهایی قلبم را می فشرد و به محض ورود ناخودآگاه سلام می کردم و همواره هم پس از سلام کردن بخود می گفتم که این چه کاری بود کردی آیا دیوانه شده ای. ولی هميشه هم اینکار را تکرار می کردم تا اينکه به آیه مذکور در سوره نور بر خوردم و راز این سلام خدا را دریافتم که این خدا بود که بر من سلام می کرد و بر او وارد می شدم و در خانه قرار می گرفتم و دیگر حس غربت نداشتم.
این احساس و وضعیت در دوران تأهل بمراتب شدیدتر بود و من در میان اهل خانواده ام دچار اشد احساس غربت و بیکسی بودم و فقط با سلامهای پیاپی به خودم اين بحران روحی را جبران می کردم و حقیقتاً معجزه اسم «سلام» را با تمام جانم درمي یافتم که سلام یک قطعه روح سرشار از محبت بود که از خودم به خودم می رسید براستی که فاصله خود تا خدا همان فاصله از خود تا خود است و اين فاصله را اسمای الهی پر می کند و این نعمت خارق العاده در هیچ دین و آئین دیگری جز اسلام نیست که یک مؤمن به صدها نام خدا مسلح است و از صدها راه می تواند به خدایش متصل گردد و در واقع با دل و جان و روحش متحد شود. که کمال اين نعمت در مذهب شیعه امامیه است که امامش جامع همه اسماءاللّه است و هر مؤمنی محل حضور و ظهور لااقل اسم «المومن» است. در حالیکه در اکثر فرقه های سنی مذهب اسمای الهی بر بشر عین شرک و الحاد محسوب می شود و لذا به طور مثال اسم رحیم و کریم و حبیب و ولی و علی و عظیم و امثالهم که از اسمای الهی است نبایستی بر بشر نهاده شود. و این ظلمی آشکارست که آدمی بخودش می کند تحت عنوان تقدیس و تسبیح خداوند.
و اين عین ابلیسیت بشر است و توجیه ابلیسی است. حال آنکه در مذهب شیعه پرستش خداوند بواسطه صفات او شرک است یعنی پرستش خدا بواسطه اسمای کریم و رحیم و رزاق و… شرک محسوب می شود. و امام مظهر این اسمای الهی است و لذا خداوند فقط در وجود امام خالصانه پرستیده می شود. بدان!