دین و دنیا _ مقاله ۱۸ خودشناسی دینی
آدمی برای گذران یک حیات جانوری هیچ نیازی به دین و معرفت ندارد و خداوند رزقش را می دهد همانطور که رزق همه حیوانات را بی هیچ زحمت و تعهّدی می دهد و هیچ مؤاخذه ای هم از آنان نمی کند .
برای زیستن در عیّاشی کردن هیچ نیازی به معنویّت نیست . و این از حماقت بشر است که از دین و معنویّت بخدمت دنیایش بهره می گیرد زیرا نه تنها خدمتی رخ نمی دهد بلکه همان حیات جانوری مختل می شود .
دین اگر برای رضای خدا و معرفت هم در خدمت اشاعۀ حقّ نباشد استفاده از این دو بزرگترین حماقت بشر است و منجر به جنون و جهنّم می شود .
کسی که روی به دین و معرفت می کند تا ریاست بیشتری یابد بغایت رسوائی و خفّت دچار می شود .
کسی که دین را وسیله ای برای سیاست می کند براستی احمق است .
کسی که در رویکردش به دین و معرفت کلّ دنیایش را دربست بخدمت معنویت در نیاورد خسرالدّنیا و آخرت می شود و نسبت به دین و معرفت و مؤمنانش به عداوت و کینه ای مالیخولیائی می رسد و در این عداوت به جنون می رسد و خود را هلاک می سازد .
دین ومعرفت خطرناکترین ابزاری هستند که بخدمت امیال دنیوی بشر قرار می گیرند . زیرا معنویت جنبۀ ماندگاری و بقای ابدی انسان است پس نمی تواند وسیله ای در خدمت حیات دو روزه و ناپایدار دنیوی باشد . آنچه که موقتی است باید در خدمت جاودانگی قرار گیرد ونه بالعکس .
آدمی باید لباسش را به اندازۀ هیکل خود بدوزد نه اینکه هیکل خود را به اندازۀ لباس در آورد .
وسوسه شدن برای استفاده ابزاری از دین و معرفت و خدا، خود یکی از عذابهای بزرگ و بلکه بزرگترین عذاب حاصل از افراط در دنیا پرستی کافرانه است . اینگونه است که مثلاً بناگاه یک خان یا سرمایه دار وجنرال ارتش را درلباس درویش وعرفان می بینیم .
این سر آغاز یک رسوائی عظیم است . بیائیم درس عبرت بگیریم و دیگر خدا و مقدّسات را به بازیِ هوس نگیریم .