۱۱۶- در قرآن كريم می فرمايد: «كه چون بلا يا عذابی نازل می كنيم خدا را خالصانه ياد می كنيد و چون رفع می گردد باز خدای را فراموش می كنيد» پس در اينجا نيز با ذكری از جنس دگر روبرو هستيم كه می توان آن را ذكر جُبرانی ناميد كه از جبر و ناچاری به خدا پناه می بريم و او را قلباً می خوانيم. در اين آيه درك می كنيم كه تا چه حدی خداوند مايل است كه انسانها او را قلباً ياد كنند تا به آنها هستی نوينی بخشد تا تعالی يابند و اين خدای ارحم الراحمين است كه برای ايجاد ذكر در انسانها ناچار به عذابشان می شود. از اينجا می توان به اهميت ذكر بيشتر پی برد.
۱۱۷- و امّا علاوه بر آن ذكر رحمانی و اين ذكر جُبرانی ذكر ديگري هست كه آن را ذكر نُعمانی می ناميم. كه حاصل رويكرد نعمات به انسان است و می دانيم كه نعمات از لحاظ ارزشهای دنيوی صورتی منفی دارند مثل فقر، بی كسی، مرگ عزيزان و بيماری های سخت كه خداوند در اين باره می فرمايد: «چون نعمتی را به سوی شما می فرستيم اكثر شما روی بر می گرداند» از اين منظر است كه در دعای ائمه شاهديم كه از خداوند طلب اين نعمات را می كنند تا لحظه ای از ياد او غافل نباشند.
۱۱۸- آنچه كه مانع ذكر پذيری دل انسان است و نمی گذارد كه حتی با هزاران ورد اسماءالهی يادی از خدا در دل رخ نمايد شركهای رنگارنگ بشر است. يعنی آن چيزهايی كه دل را اشغال كرده اند. از آدمها، اشياء و آرزوها كه در رأس آنها همسر و فرزندان قرار دارد و لذا می فرمايد ای اهل ايمان بدانيد كه همسر و فرزندان شما دشمنان ايمان شمايند. پس مراقب باشيد ولی در گذريد زيرا خداوند در حديث قدسی فرموده: من بر دلی كه نشانی از غير من باشد وارد نخواهم شد. زيرا دل آدمی خانه خداست و فقط برای همين امر پديدار آمده است همانطور كه در حديث آمده: «خداوند را زمين و آسمانها نمی توانند فرا گيرند ولی دل انسان مؤمن می تواند.»