ذکر

قیامت نامه اثر استاد علی اکبر خانجانی

۵۷۱- در واقع اکثر آدمها میلی به درک و تصدیق بی وجودی خود در گذشته و مهمتر از آن در حال» ندارند این اعتراف که: من نبوده ام و نیستم و می خواهم بوجود آیم!

۵۷۲- آنکه عدمیت و ارزشهای عدمی خود را لباس وجود می پوشاند و توجیه وجودی می کند در واقع مشغول یک وارونه سازی عظیم در نفس ناطقه خویش است و خود را از وجود یعنی خداوند و اوامر او بی نیاز می سازد. پس چنین کسی یا کافری آشکار است و یا متدینی منافق که خود را خدا می داند و از نفس خودش اطاعت می کند یعنی از عدمیت وجودنمای خویش اطاعت می کند. کسی که خود را صاحب وجود می داند، خدا می داند و این شرک آشکار و ظلم عظیم است که: «اکثر مردمان هوای نفس خود را خدا می خوانند و اینست شرک که ظلم عظیم است و خداوند عذاب می کند و هرگز گناه شرک را نمی بخشد.» قرآن-

۵۷۳- «و قرآن را رازگشانی کردیم از برای اهل ذکر». قرآن- و قرآن کتاب آفرینش است. و لذا فقط اهل ذکر اسرارش را درمی یابند زیرا عدمیت خود را می دانند و می بینند و طالب وجود می شوند که خداست. و طالبان وجود از اوامر الهی که اوامر رسولان و اولیای خداست اطاعت می کنند.

۵۷۴- آدمی جز به ذکر و به یادآوردن بارها و بارهای مسائل زندگی گذشته اش قادر به شناخت خود نیست و در اين شناخت خویش است که خدای را می شناسد که: هر که خود را شناخت خدای را شناخته است و هر که خدای را شناخت کلام خدا و کتابش را هم خواهد فهمید که کارگاه نجات از عدم و آفرینش روحانی است.

۵۷۶- چرا کسی که خود را به یاد آورد خدای را به یاد می آورد؟ زیرا عدمیت خود را می بیند و عدمیت خود را به محضر وجود می برد و چاره ای جز اين ندارد. ولی کسی که خودش را وارونه کرده و صاحب وجود می داند در همه ظلم هایش خود را ایثارگر می پندارد و این یاد شیطان است و محشور شدن با شیطان!

۵۷۷- یاد گذشته یا نفرت انگیز و تشنج آور و واژگونه است و یا آرام بخش و مولد محبت و احساس ندامت و حیا و شکر است. اولی یادی واژگونه و ظالمانه است و دومی هم یاد ذاکرانه و عادلانه و صادقانه است. ولی چه کسی می تواند به تنهانی یادی ذاکرانه و خلاق از گذشته داشته باشد جز به یاری و محبت امامی صاحب معرفت و نور!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*
*