روحانیت و جامعه

نامه یکصد و شانزدهم: روحانیت و جامعه

۱- انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب تماماً فرهنگی بود و انگیزه های اقتصادی و طبقاتی در آن بسیار اندک و سطحی بود و محوری ترین انگیزه

فرهنگی انقلاب هم مسئله بی حجابی و بی عفتی در جامعه ایران بود که در سالهای قبل از انقلاب

بواسطه رشد ناگهانی جامعه شهری و بالا رفتن قیمت نفت و رشد رفاه شهری و رسوخ فرهنگ غربی شدیداً خودنمائی می کرد .

۲_در واقع غیرت جنسی مهمترین عنصر فرهنگ انقلاب سال ۵۷ بود و اگر امام خمینی به رهبری انقلاب رسید نیز به همین دلیل بود که ایشان درست بواسطه غیرت جنسی بود که بر علیه شاه شورید.

یکبار بر علیه مشارکت زنان در انتخابات بود که از اصول انقلاب سفید محسوب میشد و دیگر قانون کاپیتولاسیون بود که آنهم مربوط به مصونیت آمریکائیان به لحاظ قضائی بود که اساساً مربوط به عیاشی نظامیان آمریکا در ایران بود که ناموس مردم را تهدید میکرد.

۳_ پس انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب ناموسی و غیورانه برعلیه بی حجابی و بی عفتی زنان بود و مابقی امور بر محور همین امر قرار داشت و یا

اموری ثانویه محسوب میشد لااقل از نظر رهبری انقلاب و روحانیونی که در اطراف ایشان بودند .

۴_و نیز به یاد داریم که محور همه منازعات سالهای اول پیروزی انقلاب امر حجاب بود که تا به امروز ادامه یافته است و

سوژه همه تبلیغات انتخاباتی در داخل کشور و محور همه تبلیغات گروه های مخالف خارج کشور بوده است.

۵_گوئی انقلاب شده بود که همه زنان دوباره چادری و بلکه با نقاب شوند و همه مردان هم ریش بگذارند .

و لذا چادر و ریش میزان ایدئولوژیک انقلاب گردید و هر چه بی چادر و بی ریش از عرصه

انقلاب و قدرت و بلکه همه فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی خارج شد .

۶_ولی اینک پس از سی سال حتی پاسداران انقلاب که پاسدار اسلام ناب بودند که با نماد چادر و ریش معین می شد صورت خود را با تیغ

اصلاح میکنند و روحانیون ما اطراف و بالا و پائین صورت خود را سه تیغه اصلاح و آرایش می کنند

و حتی زنان بیت بسیاری از روحانیون با مانتو بیرون میآیند و آرایش میکنند و سوار دوچرخه می شوند و اسکی می کنند و … .

۷_ همانطور که در تظاهرات سالهای ۵۶ و ۵۷ زنان با چادر در صف مقدم حضور داشتند اینک

پس از سی سال زنان بی حجاب در صف مقدم تظاهرات ضد انقلاب حضور یافته اند و جانفشانی میکنند .

۸_امروزه کشور ما به لحاظ مفاسد اخلاقی و جنسی در خیابان و خانه و اینترنت و بحرانهای

زناشوئی و خانواده گی یکی از بدترین کشورهای جهان تلقی میشود بخصوص در جهان اسلام که مقام اول را دارد .

۹_ یعنی سی سال مبارزه بی امان برای حجاب و عفت و اخلاق و ثبات خانواده، نتیجه کاملاً وارونه داده است . و این بدان معناست که انقلاب ما شکست خورده است. چرا ؟

در ادامه می‌خوانیم : روحانیت و جامعه پس از انقلاب

۱۰ – هزینه اقتصادی و انرژی انسانی صرف شده جهت احیای عفت و اخلاق و حیا و غیرت و معنویت در کشور ما حرف اول را میزند

و بیشترین انرژی کشور را در طی این سی سال

بخود اختصاص داده است و رسانه های ما شبانه روز در این راستا فعالیت کردهاند و آموزش و پرورش هم در همین جهت برنامه ریزی شده اند و نیروی انتظامی هم به تمام و کمال در خدمت این امر بوده است و دستگاه قضائی هم مستمراً تعزیر نموده است.

ولی امروزه مطالبه درجه اول اکثریت قریب به اتفاق زنان ما آزادی حجاب و رابطه زن و مرد است. چرا چنین شده است ؟

۱۱- این واضح است که جامعه امروز ما به لحاظ عقیدتی و ایمانی از سی سال پیش بسیار بی

هویت تر و کافرتر و لامذهب تر شده است و پدیده دین ستیزی رخ نموده است که بی سابقه بوده است.

۱۲ این بدان معناست که نظام ما در امر تعلیم و تربیت کاملاً شکست خورده است یعنی روحانیت ما که در حاکمیت است در امر اشاعه دین و امر بمعروف و نهی از منکر که رسالت اوست شکست خورده است.

زیرا ما امروزه شاهد یک نسل ضد دین هستیم همان نسلی که پرورده انقلاب است. ما اگر در هر امری شکست میخوردیم لااقل می بایستی در امر عفت عمومی سربلند می بودیم.

۱۳ – جامعه ایرانی قبل از انقلاب به لحاظ اخلاقی و ناموسی یکی از بهترین جوامع لااقل در جهان اسلام بود .

و امروزه یکی از بدترین در جهان اسلام است علیرغم اینکه هنوز حاکمیت قهار شرعی مسلط

است و وای به روزی که این حاکمیت از میان برود و نهانها آشکار شود.

۱۴- اگر همه گناهان را به گردن ماهواره و اینترنت و زمانه بگذاریم بایستی سائر کشورها هم به همین نسبت فاسد شده باشند در حالیکه حاکمیت قهار شرعی ندارند و ما داریم .

۱۵_ بهترین میزان قضاوت همانا مقایسه جامعه امروز ما با قبل از انقلاب است که حاکمیت شرع

نبود و امکانات فساد و عیاشی برای همگان وجود داشت ولی پدیده فساد اخلاقی فقط در یکی دو شهر آشکارا به چشم می آمد

آنهم در مناطق خاصی از شهرها و امروزه مفاسد اخلاقی و جنسی و بزهکاری تا اعماق روستاها تبدیل به بحران همگانی در خانواده ها شده است و در اکثر خانواده ها لااقل یک نفر بزهکار و بیمار جنسی و روانی یا معتاد وجود دارد و طلاق در همه خاندان ها حضور دارد.

و میدانیم که اعتیاد و طلاق دو تا از نتایج درجه اول فساد اخلاقی و جنسی است . 

ادامه  مقاله روحانیت و جامعه از کتاب نامه های عرفانی 

۱۶- اگر بخواهیم تقصیر را به گردن زمانه و رسانه های جهانی بگذاریم که آسانترین کار است و بمعنای پذیرش نابودی و تسلیم در قبال تباهی است.

در غیر اینصورت بایستی تقصیر را به گردن روحانیت شیعی انداخت که ارکان نظام ما را

تشکیل داده اند و در همه امور مستقیماً نظارت دارند و رهبری می کنند 

۱۷_ بهرحال روحانیت ما نتوانسته است در عصر ماهواره و رایانه و ارتباطات جهانی جامعه ما را بسوی عقلانیت و تقوا و دین محوری و سلامت و وجدان هدایت نماید . آیا نه اینست ؟ 

۱۸- یک ملت اسلامی با یک انقلاب اسلامی و قانون اساسی اسلامی و رهبری اسلامی و مجلس

اسلامی و نظارتهای چند جانبه اسلامی و قوای قضائی و قانون گزاری اسلامی با دولتمردان

اسلامی و رسانه های اسلامی و آموزش و پرورش اسلامی چرا عاقبت را به چنین ورطه ای کشانیده است که غربیها به ما درس اسلام شناسی می دهند و ما را سرزنش می کنند ؟ 

۱۹- این بدان معناست که روحانیت ما قادر به درک درست از اسلام و قرآن و سنت و جهان مدرن نیست .

در غیر اینصورت باید قبول کنیم که اسلام دین منسوخ شده است و بکار جهان مدرن نمی آید. 

۲۰- ما از سائر مفاسد و بحرانها سخن نمی گوئیم. اخلاق و عفت و غیرت حداقل چیزی است که در تخصص روحانیت است که باید به جامعه تعليم شود و جامعه را تربیت کند.

۲۱_ ما از اخلاق علمی و اقتصادی و سیاسی سخن نمی گوئیم اخلاق جنسی اصل و اساس شریعت و مبنای همه رساله های عملیه است و فقط در تخصص و رسالت روحانیت بوده است و لاغیر.

همانطور که بدون حضور یک روحانی مراسم ازدواج رسمیت نمی یابد و معتبر نیست حتی .در خانواده های لامذهب و ضد دین .

  • دنباله مقاله روحانیت و جامعه از نامه یکصدو شانزدهم 

۲۲- اخلاق جنسی در رأس و محور امر بمعروف و نهی از منکر قرار داشته است. پس چرا اوضاع چنین است .

در حالیکه قوای قضائی و انتظامی هم در این امر با تمام قوا هزینه کردهاند. و رکورد تبلیغات دینی و اخلاقی هم در جهان و بلکه در تاریخ جهان شکسته شده است و همه رسانه ها در خدمت روحانیت است . 

۲۳ پس عیب و اشکال از معرفت دینی و اسلام شناسی و توان معنوی و ایمانی روحانیت ماست : ضعف معرفت ضعف معنویت و ایمان و ضعف بلاغت و رسائی پیام و ضعف اجتهاد و جهان شناسی مدرن و ضعف رهبری و مدیریت کلان در روحانیت ما . اینست مسئله ! 

۲۴- در غیر اینصورت بایست پذیرفت که دوران تاریخی اسلام بسر آمده است و عمر مفید

شریعت به پایان رسیده است و بایستی جهان در مفاسد غرق شود

تا امام زمان ظهور کند و همه را بکشد و جهان غرق خون شود و عده قلیلی نجات یابند که مسلماً از شیعیان نخواهند بود و شاید از کمونیستها و هندوها یا آفریقائیها باشند و شاید هم آمریکائی ها به اجر اینکه لااقل به نام خدا و رسول گناه نمیکنند و گناه خود را گردن میگیرند. 

۲۵- تجربه تلخ سی ساله انقلاب اسلامی از هر حیث ثابت کرد که روحانیت رسمی شیعه استحقاق رهبری و هدایت مردم را ندارد و

خودش نیز امروزه دچار استحاله و انحرافی عظیم است و بسرعت بسوی علوم غربی می رود .

پس بایستی تا دیرتر نشده در اصول و مبانی خود تجدید نظر کند و انقلابی در دستگاه معرفت شناسی خود برپا سازد و خود را از درون متحول کند تا از نابودی حتمی نجات یابد وگرنه از حیات تاریخی ساقط میشود . 

 

دنباله مقاله روحانیت و جامعه کتاب نامه های عرفانی 

 

۲۶- اگر بخواهیم همه این تقصیرها را به گردن رهبر انقلاب بیندازیم باز هم به خطا رفته ایم زیرا شخص رهبر فقط

رهبری کلان سیاسی نظام را بر عهده دارد و اکثر مردم تحت رهبری و هدایت

معنوی و اخلاقی و اجتماعی مراجع تقلید و علمای دینی قرار دارند.

پس مسئله رهبری نیست بلکه مسئله جامعه روحانیت ماست. اگر جامعه روحانیت ما بخود نیاید و خود را به لحاظ معرفت شناسی و

ایدئولوژی و جهان بینی و اسلام شناسی و قرآن فهمی متحول و منقلب نسازد خودش زودتر از جامعه نابود میشود.

این اجتهاد است که در روحانیت ما نابود شده است و لذا رهبری معنوی و هدایت

روحانی وجود ندارد و مردم ما بی صاحب مانده و لذا تحت رهبری تمدن غرب در حال از دست رفتن هستند .

کتاب نامه های عرفانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*
*