🔹 فلسفه اینترنت (خودشناسی ارتباطی) مقاله شماره 14
مثبت ترین و انسانی ترین کاربرد اینترنت در قلمرو دوست
یابی نهفته است.
دوستی یعنی ارتباط و ارتباط اینترنتی یعنی ارتباط از راه دور و
آن ھم دورترین ارتباطات نه فقط به لحاظ جغرافیائی
وفرھنگی بلکه به لحاظ منطقی و عاطفی .
این غیر مستقیم ترین ارتباطات و نیز وسریعترین ارتباطات
است نه فقط به لحاظ کمی بلکه به لحاظ فضای وجود در رابطه .
زیرا ھر چه که رابطه ای مستقیم تر و نزدیک تر باشد به لحاظ
فضا ھم محدود تر است درست به ھمین دلیل ارتباط
اینترنتی در نقطه مقابل ارتباط درونخانواده ھاست .
در واقع ارتباط اینترنتی ، به لحاظ کم و کیف، آزادترین
ارتباطات است و ھر کسی می تواند به ھر گونه و صورتی
بخواھد خود را به طرف مقابل معرفی کند و از خود یک انسان
آرمانی نقش زند و طرف مقابل را عاشق برخود نماید .
اینک منظورما را بهتر متوجه می شوید و نیز راز جاذبه افسانه
ای رابطه اینترنتی را بهتر درک می کنید.
فضای خالی و آزادی که می تواند شما را برای طرف مقابل
مبدّل به یک اسطوره سازد.
در اینجا منظور ھمانا فریبکاری است.
ارتباط اینترنتی یک ارتباط مطلقاً کلامی و سوادی و ادبی است و اگر صورت ھم به میان آید یک ارتباط کاملاً تئاتری است.
منتھی تئاتری است که استمرار دارد و می تواند تبدیل به یک
واقعیت مالیخولیائی گردد.
پس فلسفه ارتباط اینترنتی، فلسفه خلق عشق ھای مجازی تا
سرحد دروغ و مالیخولیای کامل است برای رھائی از تنهائی عصر تکنولوژی.
آدمی در قلمرو روابط مستقیم و تنگاتنگ درون خانوادگی و
درون نژادی و درون حرفه ای و درون فرھنگی ، ھمواره دچار
خفقان ولذا احساس تنھائی و تنگی اندیشه و عاطفه و ظهور و
بروز گفتاری و رفتاری است. در نقطه مقابل چنین وضعیتی،
ارتباط اینترنتی ھمچون یک ناجی به میان آمده است تا این
خفقان و تنهائی و خود سانسوری بشر مدرن را در ھم بشکند
و او را از بی کسی برھاند و دوستی بیابد که به تمام و کمال
تصدیقش نماید و بپرستد بر اساس ھویتی که فرد از خود به
روش ھای ادبی و تئاتری ارائه می کند .
در اینجا دو تا انسان کاملاً مالیخولیائی و غیر واقعی با یکدیگر
در ارتباطند دو تا انسانی که مطلقاً وجود خارجی ندارند و
اینست معنای واقعی ارتباط مجازی که برخاسته از موجودات
مجازی و کاملاً تخیلی است.
در اینجا شاھد یک جهان کاملاً برزخی ھستیم که ھمه
چیزھایش در مرز بین بود و نبود دچار یک سرگردانی وتردید
ابدی ھستند .
نه یک من واقعی وجود دارد و نه یک توی واقعی . یک من –
توی کاملاً مجازی و آرمانی وجود دارد و این یک ھویت
برھوتی است که اینترنت پدید آورده است.
بنظر می رسد که اینترنت می تواند انسان ھا را از تنهائی و
انزوای در تن خود نجات دھد ولی آنچه که اتفاق افتاد تنھائی
دو صد چندان مخوفتر است که فرد حتی شاھد تنھائی خود
ھم نیست و در واقع در تنھائیش دفن شده است.
و آنچه که در اینترنت ثبت می شود و به مثابه یک سنگ قبر شاعرانه است و توصیف انسان بدانگونه که می بایست می بود ولی نبود .
ھویت اینترنتی یک ھویت بود نبودی است.
و کل این مالیخولیا محصول گریز بشر مدرن از تنهائی است
تنھائی ای که قلمرو حضور خداوند بعنوان ذات بشر است
. و اما رسالت ما در قلب این شبکه مالیخولیائی و دجال چیست؟
و این سوال که آیا می توان بواسطه شیطان با شیطان مبارزه
کرد و او را برانداخت؟
آری می توان منتھی با سلاح حضور و یاد خدا.
و کار ما بیاد آوردن خدا و احیای تنھائی شماست تا تنھائی
خود را پذیرا شوید و از جادوی چشم ابلیس (رایانه واینترنت)
نجات یابید.
تا آدمی براستی تنھا نشده و تنھائیش را نیافته و در آن مقیم نشده قادر به برقراری یک رابطه واقعی با دیگران نیست ولذا دوست ھم پیدا نخواھد شد.
ھرگز بین دو موجودی که وجود ندارند دوستی ای ھم نیست.
تا ھر کسی خودش نشود نمی تواند با خود ھر کس دیگری
مربوط شود.
رابطه فقط بین موجودات واقعی ممکن است نه موجودات
مجازی – تخیلی – مالیخولیائی.
ھمانطور که ھرگز قھرمان سینما قادرنیست در قلمرو سینما
یک رابطه ای واقعی برقرار کند : اینترنت قلمرو پیدایش و
ظھور کامل ترین و جامع ترین دروغ و فریب در تاریخ بشر
است و مولد دورغترین روابط .
✓ برگرفته از کتاب دائرةالمعارف عرفانی _ جلد اول _ فصل سوم _ فلسفه ارتباطات
« اثر استاد علی اکبر خانجانی