۳۶۷- و این بود که با نخستین نزول ماه بر بنده در آمریکا که البته نزولی کامل نبود و ماه فقط تا حدودی پانین آمد که در همان حد هم من مدهوش گردیدم و این سرآغاز حیات قرآنی من بود که مرا به زادگاهم دازگاره فراخواند تا کارش را با من تمام کند. «سوگند به ماه آنگاه که کامل شود.» قرآن- که نزول کاملش در مشهد مقدس واقع شد و دیدار حاصل شد! که کمال این دیدار همانا دیدار با جمال قرآن بود و قرآن ناطق در دو تجلی آدمی و حوانی!
۳۶۸- آدمی خودش نیز از آسمان نازل شده و برای مدتی بر زمین زندگی می کند و در همین مدت هم از آسمان رزق می برد و دوباره به آسمان بازمی گردد منتهی نه بجای اولیه اش بلکه به موقعیت دیگری که یکی از مواقع نجوم است که همان موقعیت و جایگاه قرآنی ویژه هر کسی است در یکی از مواقع بهشتی، جهنمی، برزخی و درک اسفلی در درجات و طبقاتش!
۳۶۹- بدان که جهنم و درک اسفل السافلین نیز در آسمان است که مواقع شیاطین و قلمرو القای آنان در انسان است. همانطور که ملائک نیز مواقع نجومی دارند که نور علم و عرفان و فرقان را از سیارات به اهل ایمان القاء می کنند و رابط بین عارفان و کانونهای نجومی هدایت هستند.