دانلود کنید: دائره المشارق و المغارب ربوبی “دیالکتیکهای
قرآنی، QURANIC DIALECTICS صفحه۹
۶- نور و ظلمت (۱)
نور، دیدنی نیست بلکه دیدنی می کند و به دید می آورد و معرفی می نماید و می فھماند و می چشاند و ملموس می سازد. پس نور موجبات ادراک و شناخت و باور و یقین را فراھم می سازد به حواس پنجگانه سپس به درک عقل و آنگاه به فھم دل و عاقبت به لمس روح و نھایتاً عین وجود می گردد و وجود نوری رخ می نماید به جمال حق که کمالش حقیقت محمدی است و فطرت فاطمی! و بدان که تابنده نور جز امام نیست که ذاتش علی کبیر و علی عظیم و علی حکیم و علی علیم و علی عزیز و علی حلیم و علی اعلی است.
خداوند، نور است و امام ھم تابانندۀ این نور بر عالم خلق به امر خداوند! و موجودات ھم وظیفه شان برتابیدن این نور دریافتی بسوی پروردگارشان است که ھمان واقعه تسبیح یا من ھوئی می باشد! و این راه و روش دریافت وجود و ابقای آن و الحاق آن به اصل وجود است و اتحاد با نور الانوار وجود!
جھان ماده طبیعی نیز به لحاظ ساختار ازلی از نور است و نھایتاً به نور ھم تأویل می گردد پس از قیامت کبرا! و این مسئله امروزه در علم فیزیک ذره ای به اثبات رسیده است. پس نور فقط وجودبخش و وجودیاب و وجودشناس و شناساننده وجود نیست بلکه اصل وجود نیز می باشد ھمانطور که اسم وجودی و واقعی خداوند نور است در کتابش! و این در میان اسمای الھی تنھا اسم رئالیستی اوست که موجودیتش را معرفی می کند: “خدا نور زمین و آسمانھاست.” قرآن کریم-
پس ھر آنچه کھ ھست نور است و نوری در تجلیات گوناگون ظھور! پس ظلمت چیست؟ ظلمت نیست! پس انسان ظلمانی و ظلمت زده و اسیر تاریکی کیست؟ انسان توھمی و ایده آل پرست و خیالباز که اسیر خناسان و اجنه و شیاطین است که عالم و آدمیان را در خود منی کرده است. “من” کانون ظلمت و عدمیت است! پس ظلمت، وجود منی شده است. وجود ضد وجود!