هجرت و معرفت
اراده به خودت و کشف هویت فردی و فهم حالات و خصوصیات خویشتن از ذاتی ترین امیال معنوی انسان است که بدین لحاظ می توان گفت انسان حیوانی خودجو و خودخواه و خودشناس است و كل فعالیتهای بشرى غريزتا بر همين اساس رخ می دهد ولی بشر بتدریج این انگیزه ذاتی اش را به نسیان می سپارد و علت زندگی را فراموش کرده و به پرستش وسائل و امکانات زندگی مبتلا می شود .
به لحاظی آنچه که رشد معنوی نامیده می شود میزان موفقیت انسان در همان جستجوی ذاتی است و آنکه در این جستجو به خدای خود در خود میرسد انسان کامل است که دوست خداست .
واضح است که خودت هر انسانی همان موجودیت بی همتا و یگانه منگی به ذات اوست و آن گوهره ای است که خود خود اوست و هیچ غیری نه در آن راه دارد و نمی تواند بر آن اثر گذارد ، این گوهره بی نیازی انسان است و مصداق سوره توحید است که صفات خداوند را در انسان متجلی می سازد : احد و صمد و بی علت و بی همتا . پس راه و روش رسیدن انسان به خودش تمام راه و روش غیر زدایی از خویش است : طبیعت زدایی ، وراثت زدایی، تاریخ زدایی ، جامعه زدایی ، سیاست زدایی ، آموزش زدایی و عادت زدایی و به یک کلمه یعنی جبرزدایی . زیرا هر آنچه که از خود خود فرد نباشد یک جبر و وارده ناخواسته است.
مسئله تزكيه نفس و صفت طهارت و عصمت دقیقأ به معنای پاک سازی خود از غیر است زیرا نفس دقیقأ به معنای خود است و معرفت نفس هم به همین معناست .
لذا كلية احکام و معارف دینی و اخلاقی ، هدفی جز رسانیدن انسان به خویشتن خویش ندارد و این همان تقرب الى الله است چرا که خودت یگانه و بی همتای هر فردی همان خداست .
بهرحال آدمی ذاتأ خودخواه و خودپرست است ولی با این خود را می شناسد و بر آن بیناست و یا یک پدیده فرضی و موهوم و ظلمانی را می پرسند که نوع اول خودپرستی عارفانه است و نوع دوم خودپرستی کافرانه است. حاصل اولى عدل و عرفان است و دومی ستم و جنون .
در یک کلمه كل راه خودشناسی و خودیابی راه هجرت از غیر خویش است بسوی خویش و این است که در قرآن کریم اولین امر به هر مؤمنی همانا هجرت است زیرا ایمان یعنی ایمان به خدا و لذا انسان بایستی به آغاز این ایمان ، بسوی منشأ ایمانش حرکت کند و این حرکت از غير بسوی خویشتن خویش است حرکت و هجرت از خاندان و نژاد و فرهنگ و جایگاه طبقاتی و ارثی خود بسوی آن خودی که در آن غیری نباشد و این خود آستانه پروردگار است .
كل مراحل تکامل بشر در هر زمینه ای چیزی جز حاصل هجرت از غير بسوی خویش نیست و این همان جهاد في سبيل الله است و عبور از لا اله بسوی الا الله می باشد .
فقط اهل هجر اهل دین و اهل حركت و تکامل است و دین تمام راه هجران است از غیر و وصال خود خویشتن و یکی شدن با خود. این همان توحید است .
و این است که هر اهل ایمانی با آغاز هجرتش به ناگاه كل نژادش را روی در روی خویشتن و خصم راه خویشتن می یابد . همه امتحانات الهی در راه تکامل معنوی مربوط به این واقعه می باشد : تن و جان و دل و اندیشه را از هر چه نژاد و عادات و وراثتها و جبرها پاک نمودن . و این است جهاد اکبر که انواع و درجات هجرت است .
دانلود فایل صوتی مقاله هجرت و معرفت