۶_پاسخ یک نامه (چرا آدرس مرجع نمی دهید؟ )
س چرا نقل قولهای شما در مقالات مستند نیستند و آدرس مرجع را نمیدهید
و فقط به طور ضمنی مفاهیم را عرضه می کنید که چه بسا استنباط شخصی شما از سخنان بزرگان است ؟
ج : اولا در مقاله نویسی چنین سنتی رایج نیست و امر واجبی محسوب نمی شود آنهم مقالاتی ده سطری .
ثانياً اساس کار ما کلاسیک و تحقیقاتی نیست و ما در قلمرو علوم منقول کار نمیکنیم بلکه اساس کار ما توسعه علوم معقول است آنهم از نوع عقل ناب که همان معرفت نفس است و اگر هم گهگاهی نقل قولی می کنیم برای اثبات ادعای خود نیست بلکه برای تصدیق آن سخن منقول است .
بنابراین بر فرض هم استنباط ما از سخنان بزرگان کاملاً
شخصى وتفسير به رأى باشد باز هم هیچ خدشه ای به آن شخصیت و سخن وارد نمی کند
زیرا ما همان مفهوم ادعا شده را ملاک قرار میدهیم و نهایتاً به تصدیق آن سخن یا شخصیت می انجامد ونه تكذيب.
ثالثاً كار نشريه ما مفهوم سازی است و مکاشفه و تصدیق حکمت است و نه صدور احکام شرعی یا حقوقی وقضائي.
رابعاً اکثر نقل قولهای ما از مراجع دینی در قلمرو فرهنگ مردم ما معروف هستند و ما عمدتاً برمحکمات دینی
ومعرفت استناد میکنیم که جزو بدیهیات باورهای عقلی و دینی ماست لذا نیازی به ذکر آدرس دقیق مرجع نیست.
خامساً اگر هر کسی در درستی نقل قول ما تردید دارد و این مسئله در نظرش اهمیت دارد برود و
آدرس دقیق را پیدا کند تا راستی یا ناراستی نقل قول ما را اثبات کند که بسیار بندرت کسی مبادرت
به چنین امری می کند و ای کاش که بکند که امروزه با
وجود این همه مراجع متنوع کلاسیک و رایانه ای چنین کاری بس آسان است.
سادساً یکی از اهداف نشریه ما همانا امّی کردن و عامی نمودن و عرفی و دموکراتیزه کردن معارف دینی است تا وارد گویش روزمره مردم شود و حجت منطق گردد و هر کسی برای حجت آوردن یک آیه یا حدیثی مجبور نباشد حافظ قرآن و متخصص علم حدیث باشد و در حال نقل قول حتماً کتاب مرجع را هم باز کند تا مخاطب باور نماید متد اینست که میخواهیم معارف قرآنی و حدیثی را معقول نمائیم و برای اثبات درستی آن عقل را سند قرار دهیم.
هدف ما معقول کردن دین است و لذا عمداً این قاعده کلاسیک مدرن را نادیده می گیریم
همانطور که مدارس دینی به همین دلیل موجب جداسازی دین از زندگی روزمره مردم بوده اند.
تا مردمان همواره برای ابتدائی ترین مسائل دینی خود محتاج به متخصصين باشند و اعتبار وعظمت نادرست
این تخصص تا ابد حفظ شود آنهم به بهانه حفظ دینی.