اوّل تو دوّم من اوّل غیر دوّم خویش
بارها نشان داده ایم که خویش و خودیّت هر کسی غیر و دشمن اوست و غیر هر کسی و خاصّه عدویش همان خویش اوست . چرا که آدمی ذاتاً ضدّ خویشتن است و این دیالکتیک ذات آدمیت است .
و اینست که حقّ هر کسی در دیگران نهفته است . این معنا و راز دیگری از عشق است . این همان سرّ و رحمت و خدمت و عشق ورزی انبیای الهی به مردم است .
و راز دشمن دوستی آنان . این بر حقّی ازلی نهفته است چرا که خلقت انسان بر این حق رخ نموده است زیرا خداوند بدترین کافرانش یعنی آدم را خلیفه خود نموده است .
پس این راز ذات خلقت و موجودیّت انسان در جهان است . لذا حقّ ایثار یک حقّ واجب وجودی است و فقط رندان کامل بر این حق عارف شده و پیرویش نموده اند. در واقع معنای اصیل جهل و کفر و حماقت بشر را بایستی در ذات خودپرستی اش فهم نمائیم .
در قلمرو عبادت و دعا و راز و نیازهای بشر نیز این حق بایستی رعایت شود وگرنه به ابطال و کفر می انجامد .
یعنی آدمی بایستی اوّل برای دیگران دعا کند و خوبی و سعادت دیگران و مخصوصاً دشمنان خود را از خدا بخواهد و سپس نیازهای خود را مطرح نماید و برای خود دعا کند .
اینست دعای خالصانه و عارفانه . اینکه گفته شده است که فقط دعای با اخلاص و معرفت اجابت می شود بدین معناست . کسی لایق نیکی است که این نیکی را لااقل برای دیگران هم توأمان بخواهد .
دانلود فایل صوتی مقاله اول تو دوم من
کتاب دائرة المعارف عرفانی جلد دوم