چند مصاحبۀ عرفانی
* عارفی را پرسیدم : کجایی ؟گفت : در جایی که هیچکس نیست حتّی خودم.
*دیوانه ای را پرسیدم :چرا تو را به دارالمجانین آوردند ؟ گفت :زیرا اینجا مجانی است و من در بیرون از اینجا جایی نداشتم چون پولی نداشتم.
*از مریدی پرسیدم : چرا از پیرت اطاعت نمی کنی ؟ گفت : لزومی ندارد زیرا او از من اطاعت می کند و اطاعتش را به پای من می نویسد.
*از بچۀ ننه ای پولدار پرسیدم : چرا از مادرت نفرت داری ؟گفت : زیرا او هرگز اجازه نداد تا بزرگ شوم .
*از یک زن فمینیست (مرد وار)پرسیدم : چرا اینقدر از مردان متنفری ؟ گفت : زیرا هرگز نتوانستم مرد شوم.
دانلود فایل صوتی مقاله چند مصاحبه عرفانی
دانلودکتاب مراد و مرید (مصاحبه ای با دکتر علی اکبر خانجانی)
چند مصاحبۀ عرفانی(8)
* عارفی را پرسیدم : کجایی ؟گفت : در جایی که هیچکس نیست حتّی خودم.
*دیوانه ای را پرسیدم :چرا تو را به دارالمجانین آوردند ؟ گفت :زیرا اینجا مجانی است و من در بیرون از اینجا جایی نداشتم چون پولی نداشتم.
*از مریدی پرسیدم : چرا از پیرت اطاعت نمی کنی ؟ گفت : لزومی ندارد زیرا او از من اطاعت می کند و اطاعتش را به پای من می نویسد.
*از بچۀ ننه ای پولدار پرسیدم : چرا از مادرت نفرت داری ؟گفت : زیرا او هرگز اجازه نداد تا بزرگ شوم .
*از یک زن فمینیست (مرد وار)پرسیدم : چرا اینقدر از مردان متنفری ؟ گفت : زیرا هرگز نتوانستم مرد شوم.
* عارفی را پرسیدم : کجایی ؟گفت : در جایی که هیچکس نیست حتّی خودم.
*دیوانه ای را پرسیدم :چرا تو را به دارالمجانین آوردند ؟ گفت :زیرا اینجا مجانی است و من در بیرون از اینجا جایی نداشتم چون پولی نداشتم.
*از مریدی پرسیدم : چرا از پیرت اطاعت نمی کنی ؟ گفت : لزومی ندارد زیرا او از من اطاعت می کند و اطاعتش را به پای من می نویسد.
*از بچۀ ننه ای پولدار پرسیدم : چرا از مادرت نفرت داری ؟گفت : زیرا او هرگز اجازه نداد تا بزرگ شوم .