۱۳_یک آسیب شناسی هرمنوتیک
هرمنوتیک علم تفسیر و تأویل واژه های کلیدی فرهنگ است .
سقراط حکیم معتقد بود که علت العلل همه جهل ها و جنونها و جنایت های بشری
فقدان تعریف و فهم حقیقی الفاظ و واژه هایی است که بر زبان می آید .
خود او نیز تمام عمرش مشغول همین امر بود و معرفت نفس که فلسفه ویژه سقراط است برخاسته از تلاشی درجهت تعریف واژه هاست .
سقراط یکی از پیامبران معرفت نفس و علم هرمنوتیک محسوب می شود.
علم هرمنوتیک یکی از محصولات عرفان عملی و حکمت توحیدی بوده است.
ولی امروزه پس از حدود 25 قرن به نظر می رسد
که این علم در نزد بشر کمترین رشد و رونقی نداشته و بلکه اصولاً فراموش شده است .
شاید یک دلیلش این بوده که نهضت معرفت نفس و علم واژه ها پیروان بسیار اندکی داشته و در خود غرب نیز بعد از سقراط تقریباً کسی همطراز او در این وادی پدید نیامد .
و شاگردان مکتب او نیز بسیار اندک بوده اند .
در مغرب زمین عصر جدید یکبار دگر این مکتب منقرض شده دوباره احیاء شد
و کسانی چون نیچه و هایدگر در رأس این احیاگری قرار دارند
ولی خود غربیان به این دو رغبتی ننموده و بلکه آنان را به اتهاماتی ناروا محکوم ساختند مثل جنون و فاشیزم .
امروزه مشکلی که سقراط در عصر خود کشف نموده بود دو صد چندان شدیدتر بر کل جهان حاکم است
و آن فقدان حداقل تعریفی محسوس از ابتدایی ترین مفاهیم و واژه های عرصه فرهنگ و تمدن و اخلاق است
مثل صدق، نیکی، علم ، پیشرفت، ایمان ، فضیلت ، عشق ، آزادی و غیره . به لحاظی بایستی همه جدالها و جنگهای بین افراد و ملل و مذاهب بر روی زمین را حاصل این فقدان عظیم دانست
این همان فقدان معناست و به زبانی فقدان علم هرمنوتیک یا تفسیر واژه ها .
این فقدان در کشور ما نیز بدلیل دعوی معنوی بیشتر خودنمایی می کند .