۱۴_لمپینیزم شرعی
لمپنیزم شرعی مقاله ۱۴ خودشناسی کلامی
لمپن یک واژه اروپایی است به معنای لاط، فحاش ، رذل، بی سروپا ، بی فرهنگ .
اصولاً در هویت چنین آدمهایی نوعی غیرت و تعصب کور و ریاکارانه متکی به ارزشهای اخلاقی و شرعی و ناموسی هم حضور دارد که شدیداً نژادپرست است .
در تاریخ جدید کشور ما « شعبان بی مخ» یک نماد مشهور از این هویت است که آنرا لمپینیزم شرعی نامیده ایم .
یک فرد لمپن دارای هویتی هیز، رذل، متجاوز و ستمگر است ولی در بروز اجتماعی خود و برای دفاع از این هویت متوسل به ارزشهایی می شود که اتفاقاً خودش مطلقاً در عمل زندگی خودش بدانها مقید نیست و فقط در تجاوز به هویت و حیثیت انسانهای پرهیزکار این ارزشهای شرعی را مستمسک قرار می دهد و صفات خود را به آنها نسبت داده و آنان را در انظار جامعه به لجن می کشد و سرکوب می کند .
لمپینیزم همواره در پس پرده مورد استفاده حکومتهای فاسد درجهت سرکوبی ارزشهای اخلاقی در جامعه است به خصوص بر علیه نیروهای انقلابی و ضد ستم و آزادیخواه به کار گرفته می شود .
در یک نگرش تاریخی درک می کنیم که لمپینیزم شعبه ای از نفاق دینی است که اتفاقاً ریشه در ملایان ریاکار حکومتهای فاسد دارد .
استفاده از لمپینیزم شرعی بر علیه انقلابات ضد سلطنتی و ضد قرون وسطایی در تاریخ رنسانس اروپا سابقه ای آشکار دارد .
در تاریخ ایران و اسلام نیز شاهد همین جریان بوده ایم مثل استفاده خلفای بنی عباس و شاهان غزنوی و سلجوقی و صفوی از این لمپینیزم شرعی جهت سرکوبی نهضت های انقلابی قرامطه واسماعیلیه .
و یا مشابه چنین استفاده ای در دستگاه ساسانیان جهت قتل عام مزدکیان و مانویان در تایخ به ثبت رسیده است .
از همین منشأ می باشد که نسبت ناروای زنا و اشتراک جنسی به این نهضت های انقلابی و مؤمن و پاک تبدیل به بخشی از تاریخ ایران شده و چه بسا جاهلانه مورد استناد بسیاری از مورخین هم بوده است .
فی المثل می دانیم که ازدواج و زنای با محارم و حرمسراهای چند هزار نفری بخشی از هویت این حکومتهای ضد مردمی و لامذهب است ولی همین حکومتها برای سرکوب مخالفان خود با توسل به جریایات لمپنی در جامعه صفات پلید خود را به نهضت های انقلابی نسبت داده اند .
لمپینیزم شرعی همواره یکی از ستونهای اقتدار حکومت های ضاله و ظالم در طول تاریخ جهان بوده است .
حتی در عصر مدرنیزم هم این جریان به شیوه پیچیده تری در سرار جهان حضور دارد مثل جریان نئونازیسم و فرقه ک . ک . ک در اروپا و آمریکا .
می دانیم که در کشور خودمان نهضت دکتر مصدق و ملی شدن نفت با اتکاء به همین لمپینیزم شرعی که پرچم وطن پرستی بر دوش می کشید و شعار دفاع از ناموس مردم را می داد سرکوب شد و کودتای 28 مرداد بدون وجود این جریان ممکن نمی شد و حتی آمریکا هم از ماهیت چنین جریاناتی در جهان سوم به خوبی خبر دارد و از آن جهت کودتا و سرکوبی ملل استفاده می کند .
جریان طالبان در افغانستان نیز به نوعی شعبه ای از لمپینیزم شرعی بود که اینهمه جنایت آفرید و دست پرورده آمریکا بود .
جریان خوارج در صدر اسلام نیز نوعی دیگر از لمپینیزم شرعی – عربی در عصر خود بود که امام علی (ع) و مؤمنان را متهم به ارتداد و خروج از اسلام می نمود و آنهمه جنابت پدید آورد .