۲۰_هنر ناری و هنر نوری
هنر در تأویل کلام همانا « هونار» است یعنی آتش هو در دل ا نسان .
لذا عشق هنر یکی از نابترین عشق خدا در بشر باشد و یکی از ذاتی ترین گرایش بشر در زندگیست.
« هو » ضمیر غیب است که انسان را به تجلّی عشق میکشاند تا هو را عیان کند. لذا هنر بیش از هر امر دیگری در انسان دارای اراده به ظهور است : ظهور هو !
ولى ظهور آتش هو بایستی نوری باشد نه ناری . و کل هنر یک هنرمند همانا تبدیل نار به نور است .
یعنی تبدل دوزخ به جنّت ! پس یک هنرمند بایستی دارای صبر عظیم و جمیل باشد تا این آتش را به صورت خام بیرون ندهد که دیگران را بسوزاند و خود نیز در این آتش بسوزد .
آنچه که دشمن صبر هنرمند می باشد شتاب برای ظهور است. این شتاب برخاسته از اراده به شهرت و پرستیده شدن است و این همان کفر هنر و هنرمند می باشد که چه بسا جامعه ای را به آتش میکشد .
این همان آفت و شیطانی است که عشق را تبدیل به فسق می کند .
این مردم پرستی و شهرت پرستی بزرگترین دام هنرمند است که یکی از مقدس ترین جوشش هویی ذات را به فساد میکشد و لذا هنرمند را چنان فاحشه و تباه میکند که شاید هیچ قشر دیگری اینسان رسوا و گمراه نمی شوند.
آخرالزمان عصر برون افکنی هوی ذات است و لذا عصر سلطه هنر است که جهان را به آتش کشیده است هنرمند امروز یا قدیس است یا فاحشه.