🔻۱۹_درد دل یک زن ( طرح یک نامه )
آقای دکتر همه مقالات شما درباره زن و مسئله خانه داری و اشتغال زن را خوانده و عقلاً تصدیق می کنم.
ولی من هم تلاش فراوان کردم تا زنی خانه دار بمانم و در خانه به همسر و فرزندانم خدمت کنم و عفت و عزّت خود را هم حفظ کنم زیرا واقعاً به لحاظ مالی هم نیازی به کار کردن من نبود و به قول معروف آفتابه خرج لحیم می شد.
شوهر من درآمد خوبی دارد و مردی بسیار آرام و مهربان و با ادب است و تمام مشکل من همین
است که حوصله ام را در خانه به سر میآورد و احساس رخوت و پوچی میکنم.
من دوست دارم در روزمرگی زندگی دارای هیجان باشم و با شوهرم دعوا کنم و او را انگولک
کنم فحش بدهم و قهر کنم و او هم با من چنین باشد و آخر شب دوباره صلح کنیم.
ولی هرچه میکنم نمیتوانم او را تحریک و عصبانی کنم و به فحاشی و قهر و تشنج بکشانم و لذا خودم در درونم متشنج می.شوم بارها کارم به طلاق کشیده شد تا بالاخره تصمیم گرفتم برای ادامه زندگی زناشوئی به جستجوی کاری در بیرون باشم.
در محیط کارم مرتباً از جانب رئيس تحقیر می شوم و با همکارانم دعوا می کنم و به یکدیگر پرخاش میکنیم و باز دوباره آشتی می کنیم.
به هر حال یا مشغول لاس هستیم و یا فحاشی و یا قهر و آشتی و بدینگونه زندگی قابل تحمل
است و می توانم سکون و آرامش درون خانه با شوهرم را تحمل نمایم و کارم به طلاق نکشد.
به هر حال آدم نیاز به برون افکنی دارد بایستی خودش را سر کسی خالی کند این یک واقعیت است که با نظریات شما جور در نمی آید و عملی نیست. نظر شما چیست ؟
پاسخ ما : من هم با شما موافقم !! هر کسی لایق زندگی خویش است .
دانلود فایل صوتی مقاله درد دل یک زن