در باب عرفان درمانی مصاحبه با دکتر علی اکبر خانجانی )
س : قبل از هر چیزی سئوالی را طرح میکنم که شاید سئوال همه مخاطبان شما باشد و آن اینکه چرا هر امری را به رابطه
زن و مرد نسبت می دهید ؟
ج : زيرا كل بقای بشر بر روی زمین و تاریخ تمدن بلا واسطه از این رابطه برخاسته است و از این رابطه تغذیه میشود و با نابودی این رابطه هم تمام میشود. پس رجوع دادن هر امری به این رابطه به معنای رجوع دادن هر امری به بود و نبود
است همانطور که اساس فلسفه ما هم بر بود و نبود قرار دارد . به علاوه همه میدانند و میبینند که راست میگوئیم فقط در حیرتند که چرا تا قبل از این خودشان متوجه نشده اند .
س : براستی چرا خودشان متوجه نشده اند ؟
ج : به سه دلیل : یکی عدم شهامت و دیگری عدم یقین و سومی هم کبر و غرور . آدمی نسبت به خودش کور است وگرنه خدا را که از رگ گردن به انسان نزدیکتر است درمی یافت . آدمی عمدتاً در جستجوی نخود سیاه آن هم در آسمان است . این همان راز کفر بشر است که انتها ندارد .
مقاله (در باب عرفان درمانی) از فصل اول کتاب دائرةالمعارف عرفانی
س : اگر کسی بخواهد براستی برای رفع مشکلات و بیماریش از شما یاری جوید باید چه کند ؟
ج : نخست باید یک سیر کامل در مقالات این نشریه بنماید و روح کلی آنرا درک نماید و سپس بایستی به بخش تخصصی و طبقه بندی شده رجوع نموده و در مقالات آن بخش که مربوط به مسئله اوست دقت و تأمل بیشتری نماید . تا همین جا اساس درمان پدید آمده است و اگر فرد صادق باشد راه نجات را پیش روی خود می یابد در غیر این صورت
میتواند با ما تماس بگیرد از طریق ایمیل و سپس اگر لازم بود تماس تلفنی و باز هم اگر ضروری بود حضوری .
دائره المعارف عرفانی جلد چهارم فصل درباره ما – مقاله درباب عرفان درمانی
س : برای شفای عرفانی چه شرایط باطنی لازم است و آیا این شرایط بایستی پیشاپیش موجود باشد و یا شما پدید می آورید ؟
ج : عرفان درمانی در یک کلام یعنی ایمان درمانی ، دل درمانی ، خدا درمانی و در بیان دیگر یعنی عقل درمانی و دین درمانی . رجوع کنندگان به طور کلی چند دسته اند: ضد دین ها ، بی دین ها ، دین داران مردد و مؤمنان . حتی مؤمنان هم برای حصول ایمان خود نیازمند یک آئینه اند همان طور که مؤمن آئینه مؤمن است و بدینگونه به سهولت شفا حاصل میشود. سخت ترین جنبه از کار ما با دین داران مردد و مذبذب و ریائی و منافق است که از فرط خود فریبی احساس
قداست هم دارند. کار ما با بی دین ها بسیار آسانتر است زیرا هیچ ادعائی ندارند . و اما ضد دین ها نیز چه بسا به
طرزی معجزه آسا شفا مییابند تا ایمان آورند اگر آورند که به راه هدایت می آیند و در غیر این صورت بیماری و یا مشکل
دوباره به آنان باز میگردد و چه بسا سخت تر .
دائره المعارف عرفانی جلد چهارم فصل درباره ما – مقاله درباب عرفان درمانی
س : آیا عرفان درمانی خود یک هدف است و یا یک وسیله ؟
ج : از نظر بنده هم وسیله و هم هدف . هدف است از جنبه معرفتی آن زیرا ارزشی برتر از معرفت نیست . ولی از جنبه درمانی وسیله است در خدمت احیای ایمان و عقل و معرفت و هدایت . آدمی بالاخره می رود .
س : برخی معتقدند که عصر معجزگری به سر آمده است و این ادعاها تماماً گزافه و فریب و تلقین است و مثل هیپنوتیزم درمانی آمری موقت میباشد. ولی برخی دیگر عرفان درمانی را پدیدهای مثل سائر درمانی ها و از جنس جادوگری میدانند . نظر شما چیست ؟
ج : عصر اصالت معجزه به نیت ایمان آوردن مردم به طور کلی و تاریخی به سر آمده است و به علاوه همانطور که قرآن مکرراً می فرماید هیچ فردی و گروهی به واسطه معجزات ایمان نیاورده و بلکه کافرتر شده است.
الا برای افرادی که براستی هنوز هم در آخرالزمان در دوره جاهلیت به سر می بردند و گویا از کل تاریخ دین عقب مانده اند و چنین کسانی هنوز هم وجود دارند و با ناباوری من با برخی از آنان روبرو شده ام که براستی هنوز دارای خلقت انسانی و صاحب روح نبوده اند و فقط جانورانی مدرن بوده اند .
ولی بشر آخر الزمان بیش از هر زمانی محتاج معجزه است زیرا از انسان هر دورانی رنجورتر است و به همین دلیل ظهور ناجی آخرالزمان عرصه پیدایش بیشترین و محال ترین معجزات خواهد بود. ولی معجزه در این دوران فقط ارزش معرفتی دارد و هر حادثه ای به مثابه دربی به جهان علوم حقیقی و ماوراء طبیعی می باشد . به همین دلیل ما نام این مکتب را عرفان درمانی نهاده ایم یعنی درمان بواسطه عقل و معرفت نه دوا و فوت و فن .
این نوع معجزه براستی معجزه ای بدیع و بسیار کم سابقه و کم نظیر بوده است و جز در نزد عارفان بزرگ سابقه ای ندارد
و ما قصد مردمی کردن آنرا داریم به یاری حق .
درباب عرفان درمانی از کتاب دائرة امعارف عرفانی جلد چهارم
س : در یک کلام آیا تاکنون موفق بوده اید ؟
ج : آری . ولی همه موفقیتهای ما تاکنون در حد یک مقدمه بوده و به مثابه موفقیت کارگاهی و آزمونی بوده است و
موفقیت بیرونی ان شاء الله بسیار نزدیک است و در این امر تردیدی نداریم و گرنه تمام حیات و هستی و جان و تن و
دل و روح و ماده و معنای خود را در این راه فدا نمی کردیم .
س: آیا در این راه یارانی هم داشته اید ؟ مربی چطور ؟
ج : سئوال بسیار مشکل و پیچیده ای است آری و نه ! مربى من جز خدا و عشق به انبیاء و اولياء وعرفا و عطش التیام
رنجهای مردم و داغ ننگ جهلی که به عنوان یک مسلمان برخود حمل میکنیم نبوده است .
واما مردمان و به خصوص درماندگان و اشقیاء و تبهکاران مهمترین مربی من بوده اند .
و اما گهگاهی افرادی به عنوان دوست در اطراف من بوده اند که یا به دلیل گرفتاریهایشان بوده و یا کنجکاویها و یا به نیت دزدی فوت و فن به قصد دکان داری هنوز کسی را که عشق این راه را داشته باشد نیافته ایم.
و در یک کلام به قول حافظ : ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می پنداشتیم.
و بسیاری از آنان خود خاری در چشم و استخوانی در گلو و ماری در آستین و موشی در خانه ام بوده اند و زخمها زده و رفته اند . من « خدا کافیست » را در لحظه به لحظه زندگی تجربه کرده ام. زندگی من یک قمار هزاران تو بوده است.
و با این حال از همه شان ممنونم و همه را دوست میدارم و نمیتوانم که دوست ندارم زیرا جملگی فرستادگان حق بودند و مرا بیدار کردند و رفتند. خدا اجرشان دهد. همه از پشت چنان به من تیغ کشیدند که تا خود خدا دویدم .
دائره المعارف عرفانی جلد چهارم فصل درباره ما – مقاله درباب عرفان درمانی
س: ببخشید از بحث اصلی دور شدیم. این سئوال من قدری خصوصی است و میتوانید جواب ندهید . آیا در زندگی شخصی و دنیوی خودتان موفق و راضی بوده اید ؟
ج آری و نه . آری ! بدین معنا که حتی به لحاظ زندگی دنیوی و خصوصی ام نیز هر چه دیده ام کسی سعادتمند تر از خودم نیافته ام نه !
بدین معنا که انتظار اینهمه جفا را بخصوص از کسانی که آنقدر دوستشان دارم و برای کمک به آنها از همه چیزم گذشتم ،
نداشتم ولی البته حالا میبینم که می بایستی می داشتم آن موقع که نداشتم جاهلتر بودم .
س : سئوال آخر ، آیا عرفان درمانی چه ربطی به انقلاب اسلامی دارد ؟ و انتظار شما !
ج : عرفان درمانی فرزند خلف انقلاب اسلامی است که فعلاً کودکی قنداقی است و امیدواریم زين بعد مسئولين ما را یاری دهند و یا لااقل مانع نشوند . ولی انتظاری نداریم .