۱۲_دزدان عرفان درمانی
«آنکس که خواست عارف شود نشد » علی (ع)
در انتقال عرفان درمانی و تلاش برای اشاعه حکمت توحیدی در زندگی عملی و جستجو برای یافتن مشتاقان این علم نو مواجه با کسانی شدیم که همچون دزدانی بودند که به کاهدان زدند و جز رسوائی و عداوت نصیبشان نشد .
آنانکه پنداشتند معارف الهی همچون فوت و فن های دنیوی است که هر کس آنرا بیابد می تواند به مقاصد شوم خود نائل آید و مردمان را بنده عظمت این معارف خود سازد و از دین و عرفان دزدیده شده خود دامی برای دنیائی شیطانی خود بسازد.
بسیاری از آنها تا مدتها تظاهر به دین و معرفت و عفت نمودند
تا به گمان خود ما را بفریبند و اسرار کار ما را بربایند ما هم با نیک بینی آنها را پذیرفتیم
برخی از این دزدان از جماعت پزشکان ورشکسته مدرن بودند که به گمان خود به نزد ما آمدند
تا به راز و رمز کار درمانی ما و جاذبه کلام ما در قلوب مردم آگاه شوند
و آنگاه این فوت و فن را بدزدند و به احیای دکان ورشکسته پزشکی خود بپردازند و نیز هویت رسوا و مفتضح خود را با نقاب عرفان ، بپوشانند و
در پس پرده معارف عرفانی به فسق و فجور و غارت مردم مشغول شوند.
ما نیز با توکل به خداوند مانع کارشان نشدیم و یاریشان دادیم تا شاید به خود آیند و از درب صدق و حق جوئی وارد شوند برخی از دزدان مقادیری از آثار ما را دزدیدند دکانی برافراشتند و کوسی انالحق زدند و بساط ارشاد گستردند و كرامتهای تاتری نمودند.
برخی دگر به تقلید روشهای درمانی ما پرداختند و برخی هم میمون وار به تبعیت از اطوار ما همت کردند
ولی همگی به سرعت رسوا شدند و لذا نهایتاً به انکار حقایق و معارف توحیدی و عرفان درمانی پرداختند و
همچنین برای توجیه رسوائی و نفاق و دزدی ناکام خود ، ما را متهم ساختند تا همتای خود ساخته باشند.
برای همه آنها از درگاه حق طلب مغفرت می کنیم .