فلسفه طنز تلخ

۱۲_فلسفه طنز تلخ

فلسفه طنز تلخ مقاله ۱۲ خودشناسی هنری

 

در قلمرو بیان بشری تا به امروز هنوز مکتبی کاملتر و مؤثرتر از طنز تلخ یا طنز سیاه پدید نیامده است .

کمال این مکتب یکی به دلیل بیان توحیدی حقیقت است و دیگر بیان واقع نگرانه حقیقت و دیگر بیان دلنشین و همه پسند آن .

در قلمرو ادبیات مکتوب و منقول بایستی سقراط حکیم را بانی این مکتب دانست

که بانی مکتب خودشناسی عامیانه نیز می باشد هر چند که شاگردی چون افلاطون را نیز پرورده است.

در عصر جدید نیز کسانی چون گوگول و چخوف و چارلی چاپلین و نیچه و کارل چابک را بایستی از سلاطین طنز تلخ دانست .

در کشور خودمان امّا این مکتب ریشه در عرفان ما دارد که مولای رومی سلطان بی بدیل و جهانی آن محسوب می شود

که این مکتب را به عرش کمالش رسانید و در جهان غیر قابل تقلید نمود .

بعد از ایشان بایستی از کسانی چون عبید زاکانی و یغمای جندقی و ایرج میرزانام برد .

و اما در عصر جدید حتی کسانی چون صادق هدایت و دکتر شریعتی را نیز باید از بانیان مدرن این مکتب در قلمروهای جدید دانست

که به نوبه خود منحصر بفردند و این امر یکی از دلایل نفوذ کلام آنها در عالم و عامی می باشد .

به لحاظی زندگی انسان در عالم خاک دو سیمای بارز و ماندگار دارد یعنی خنده و گریه یا شادی و اندوه .

و طنز تلخ به معنای وحدت این دو امر متضاد می باشد . لذا طنز تلخ به مثابه ظهور اشد دیالکتیک و وحدت اضداد در وادی بیان است

اگر سقراط حکیم بانی طنز تلخ است از بانیان دیالکتیک نیز می باشد .

و دیالکتیک که به زعم افلاطون ، عرش معرفت است

در طنز تلخ است که به بار می نشیند و به قول قرآن کریم، حیات دنیا بازی و بازیچه ای بیش نیست

ولی راز حیات جاوید و حق خلقت انسان در همین بازی نهفته است

و لذا حیات بشر بر روی زمین یک بازی تراژیک است و این یعنی طنز تلخ .

طنز تلخ ، فلسفه زندگی انسان در خاک است: اوست که شما را می خنداند و می گریاند قرآن (کریم).

پس خالق طنز تلخ خود پروردگار است که خود در ورای شادی و اندوه قرار دارد و آدمی را به همان جایگاه فرا می خواند.

دانلود فایل صوتی مقاله فلسفه طنز تلخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*
*