۲_ فلسفه موسیقی مدرن
فلسفه موسیقی مدرن مقاله ۲ خودشناسی هنری
هرگز بشر در طول تاریخ تا این حد به طور روزمره محتاج موسیقی نبوده است که امروزه هست. به لحاظی بایستی عصر جدید را عصر حاکمیت جهانی موسیقی دانست
این نیاز به حدی ست که حتی در حال کار کردن و خوردن و خوابیدن هم بایستی صدای موسیقی حضور داشته باشد.
موسیقی یک واژه یونانی است و از مصدر «موس» می باشد که نام یکی از خدایان اساطیری یونان است که خدای موسیقی و مستی می باشد .
معنای دیگر این واژه در فرهنگ غرب از اشتغال » و نیز « قدمت » است .
پس موسیقی در نفس بشری همانا اشتغال به قدمت و خاطره هاست و این واقعیت را هر کسی در احساس موسیقیایی دریافت میکند : خاطره انگیزی !
گویی که در آخرالزمان به میزانیکه پایان زمان به آغازش نزدیک میشود این خاطره انگیزی برخاسته از موسیقی به اوج می رسد
و اینک یک بار دگر در پایان تاریخ به یاد آغاز میافتیم از این دیدگاه موسیقی یکی از عمیق ترین وسیله ذکراست
عصر حاکمیت جهانی موسیقی به مثابه تجلی زمینی صور اسرافیل از وجود بشر است که موجب به خود آیی جهان و جهانیان و زنده شدن مردگان و آستانه محشر کبری و حضور پروردگار است
به هر حال این اشتغال و ذکر و رجعت به ازلیت در پایان تاریخ امری اجتناب ناپذیر و یک وارده ماورای طبیعی می باشد آنان که گوش شنواتر دارند
برای شنیدن صور اسرافيل حتی نیازی به ساز و صدا ندارند و کم شنواترها محتاج موسیقی هستند و نیز هم کم شنواترها جز به موسیقی الکترونیک قادر به شنیدن نمی باشند و مابقی فقط به یاری مخدرات و محرکات و روان گردانها میتوانند بشوند.
به هر حال نیاز به این شنیدن نیاز ذاتی و تاریخی و متافیزیکی است و از آن راه گریزی نیست .
و این نکته که نخستین شنوندگان بزرگ تاریخ و نیز نوازندگان بزرگ در معابد به چنین قدرتی رسیده که وحی یکی از نشانه های آن میباشد .
و میدانیم که حضرت داوود به واسطه نواختن سازی ذکر می گفت و پرندگان و کوهها با او همنوایی می کردند بنابراین موسیقی دارای ذاتی دینی و وحیانی است .
به نظر ما « موس » در اساطیر یونان همان اسرافیل است که در صورش دمیده است و نیچه بزرگترین فیلسوف پیشگوی عصر جدید نیز این صدا را شنید و آینده را عصر « ظهور تراژدی از بطن موسیقی » نامید .
به نظر ما تراژدی برخاسته از موسیقی مدرن به لحاظی وقوع این فاجعه است که بشر مدرن که گوشش در غوغای صنعت و امواج الکترو مغناطیس و تشعشعات اتمی کر شده است مجبور است که با استفاده از مسکرات و مخدرات تن و هوش و روان خود را از هم بدرد تا قدرت شنوایی یابد .
بشر هرگز تا این حد محتاج شنیدن نبوده است زیرا در محضر پروردگار است و مجبور است صدای او را بشنود. این صدا را برای نخستین بار انبیای الهی شنیدند و اینک در آخرالزمان همه باید بشنوند.
ولی موسیقی مدرنی که به یاری اینهمه مواد روان گردان شنیده می شود و محصو ل تبهکاری نوازندگان مدرن است به جای صدای خدا صدای ابلیس را القا میکند و از این روست که امروزه شاهد ظهور فرقه های شیطان پرست از بطن این گروههای موسیقیایی می باشیم .
فلسفه موسیقی فلسفه وحدت و حشر بشری نیز می باشد هیچ چیزی همچون موسیقی موجب احساس مشترک نمی شود همانطور که صوراسرافیل موجب گرد همایی بشریت است و تمدن مدرن حاصل این راز موسیقیایی در بشر است.