فلسفه مقام خلافت اللهی انسان
بسیاری بر این باورند که اگر انسان جانشین خداست پس بایستی همه صفات او را هم داشته باشد یعنی بتواند از عدم بوجود آورد و هر کاری که اراده کند انجام دهد. این تصور و احساس کافرانہ انسان نسبت به خود و خداوند است .
زیرا انبیاء و اولیای الهی در طول تاریخ که از مظاهر کمال انسان بوده و بیش از هر کسی ظرف تحقق مقام خلافت اللهی انسان بوده اند نه تنها چنین صفاتی نداشته که به لحاظ دنیوی بظاهر ضعیفترین افراد بشری بوده اند همانطور که خداوند هم در کتابش فرموده که از مستضعفترین انسانها برای خودش خلیفه برمی گزیند و وارث زمین می کند .
درحالیکه این انسانها از ماده زمین کمترین چیزی به ارث نمی برند و نمی گذارند . كل جهان هستی خلیفه خداست .
كل كائنات و جهان طبیعت جانشين صفات اوست ولی انسان جانشین ذات وحدانی اوست یعنی جانشین خود خود او همانگونه که در عرصه قبل از خلقت جهان بوده است.
در واقع انسان مظهر هوی اوست و بایستی این هو را در خودش جستجو کند و به آن برسد و در آن قرار گیرد تا اراده خدا درباره انسان تحقق یابد .
و این معنا و مقام در سوره توحید بیان شده است : یگانگی ، بی نیازی ، بی علت و معلول بودن و بی تائی .
خداخواهی در خویشتن همانا هوخواهی و بی تائی است نه صفات پرستی . بهمين دليل على (ع) پرستش خدا بواسطة صفات را شرک نامیده است .
دانلود فایل صوتی مقاله فلسفه مقام خلافت اللهی انسان