منظور از دین داری چیست ؟
خطائی جبران ناپذیرتر از این نیست که انسان به قصد دنیا روی به دین و معرفت نماید . آیا منظور از دین داری و معارف دینی چیست ؟
در هر کاری آنچه که نهایتاً نتیجۀ کار را تعیّن می بخشد نیّت اولّیه آن کار است ،همانطور که گفته اند : نیّت مراد است .
بایستی امر ابدی را نیّت اموری فانی نمود و نه بالعکس . این منطقی معقول است .
ولی در امر دین و معرفت این مسئله دو صد چندان حیاتی تر می باشد چرا که دین و معرفت دینی امری مربوط به حیات اخروی و جاودانه است و لذا باطنی ترین و قلبی ترین امر زندگیست و لذا اگر در رویکرد به دین و معرفت هر ناخالصی و منظور دنیوی و نفسانی و خاصّه مکر و حیله گری در میان باشد این راه و روش به عواقبی بس فجیع و تراژیک منتهی می شود عواقب نمونه های مشهور تاریخی مثل یهودا از حواریّون مسیح و یا برخی از اصحاب پیامبر اسلام و مریدان علی (ع) مثل طلحه و زبیر و ابن ملجم و شمر و قطامه و جعده و عایشه و امثالهم جملگی نشانۀ رویکرد دین به نیّت هوسهای دنیوی است .
کسی که به نیّت سوداهای نفسانی و مادی و معیشتی و اجتماعی و سیاسی روی به دین می کند و دین و عرفان را ملعبۀ این امیال قرار می دهد با تمامیت زندگی و وجود خود به بن بست رسیده و فرو می پاشد و آنگاه مبدّل به خصم خطرناکی از دین و مؤمنان می گردد و خود را هلاک می نماید و مصداق کاملی از خسرالدنیا و آخرت می شود . دین را وسیله ای برای امیال دنیوی کردن احمقانه ترین مکرهاست . دین را بایستی برای دین خواست معرفت را برای معرفت ، پاکی را برای پاکی و حق را برای حق .