۷_ چرا اینقدر بدبین هستید؟(پاسخ به یک نامه)
س : آقای سردبیر شما که عالم و آدم را تکفیر و لعنت میکنید چگونه خودتان در چنین جهانی زندگی می کنید و به واسطه آن پیام می دهید. ممکن است این معما را روشن کنید ؟
ج : اولاً اینکه شناخت واقعیتهای زشت به معنای تکفیر نیست زیرا تکفیر دارای حکم است و ما
فقط به واسطه معارف دینی معرفی میکنیم و نظر شخصی خود را مثل هر آدمی ابراز میداریم .
اینکه طبق کلام خداوند ، اکثریت بشریت از اهالی دوزخ است که بنده هم یکی از آنان هستم، تقصیر بنده نیست.
ثانیاً تقریباً در همه مقالاتی که ارزیابی رخ میدهد همواره از ضمیر «ما» استفاده میکنم و
خود راهم عموماً در جناح بدها قرار میدهم و این هم تعارف نیست.
و نیزاینکه هرکسی یا چیزی را لعنت نکرده ایم چرا که آدمی حتی حق ندارد شیطان را لعنت کند (قرآن)
بلکه خداست که هر مخلوقی را که بخواهد لعنت میکند.
آدمی باید از شیطان فاصله بگیرد اصلاً کسی توان لعن کردن را ندارد و کلمه لعنت یکی از منفعل ترین واژه های بشر است و واژه ناحقی هم میباشد .
ما فقط لعنت شدگیها را نشان می دهیم و نیز اینکه استفاده از همین شرایط و امکانات کافرانه برای اشاعه معرفت هیچ منافاتی با حق ندارد .
اصلاً كل دنیا به زعم قرآن تماماً بازی و بازیچه و فریبنده است وانسان باید تا حد امکان از آن فاصله بگیرد ولی در عین حال در دنیا زندگی می کند واتفاقاً در همین دنیای بد ، افشاندن بذرهای حقیقت و رویاندن آن ، بزرگترین عشق وهنر است .
خداوند می فرماید که کافران در دوزخ از فرط عذاب ، ایمان میآورند پس در دوزخ هم می توان خدا را یاد کرد که واجب ترین یادهاست.
و نیز اینکه ما همواره حق ابطال را هم نشان میدهیم و این از ویژگی کار ماست و از خصیصه پدیده شناسی عرفانی است . پس لعنتی در کار نیست.
در قلمرو خوش بینی مدرنیزم، بدبینی موجب تعادل است.
اگر دوران دیگری می بودیم خوش بینانه تر سخن میگفتیم. بدبینی موجب احتیاط است و ما در عصر بحران به سر می بریم واحتیاط واجب است.