۱۷_چقدر تلخ است (پاسخ به یک نامه)
آقای دکتر – آنگونه که شما دین و ایمان و عقل و عصمت را تعریف میکنید ، نه هیچ مرد مؤمن و عاقلی وجود دارد و نه هیچ زن پاکدامن و با عصمتى.
زیرا همه طبق تعاریف شما کافر و دیوانه و فاسدند . این مکتب را شما از کجا پیدا کرده اید که نامش را عشق و عرفان و اسلام نامیده اید. چطور تا حالا کسی متوجه نشده بود و شما به ناگاه کشف کرده اید .
شما با مطالب و مقالات خودتان به همه مردم اهانت کرده اید و همه را متهم نموده و بلکه کل بشریت را محکوم به جهنّم کرده اید.
آیا اسلام اینست؟ اسلام دین رحمت و مهر و بخشش است .
این اسلام و عرفانی که شما معرفی میکنید به درد هیچ کس و یا هیچ کاری نمی آید و راهی جز خودکشی باقی نمی ماند .
چرا دین خدا را اینقدر سخت و شاقه و ناممکن می سازید و همه را فراری می دهید .
آیا بهتر نیست که روش خود را عوض کنید و از الفاظ بهتری استفاده کنید تا همه بیزار و منزجر نشوند .
آیا بهتر نیست که اینقدر تلخ و تند و زننده و اهانت آمیز سخن نگوئید .
ببخشید که رک و راست حرفم را زدم.
من منکر حرفهای شما نیستم راستش خودم از زمانی که با نشریه شما آشنا شده ام دچار یک زلزله ای در اعماق قلب و روح شده و خواب ندارم و احساس می کنم قیامت من بر پا شده است .
و در ضمن در طی همین مدت کوتاه به طرز عجیبی بسیاری از مشکلات من برطرف شده است ولی خواب و خوارک ندارم مثل بید می لرزم .
پاسخ ما خدا را شکر. خودتان پاسخ خودتان را دادید . از شما ممنونم .