۲۴. یک ادعاي زنانه ( علت فحشاي زن شوهر دار ) خودشناسی جنسی
همه زنان مدعی ھستند که شوھرشان موجب فحشاء و فساد اخلاقی آنھا می شوند .
این ادعا ھم درست است و ھم نادرست . درستی این ادعا بدان جھت است که زن می خواھد که شوھرش او را ھمچون خدا بپرستد و مرید ھوسهای او باشد .
در اینجا دو حالت پیش می آید : یا مرد این ارادۀ زن را تحقق می بخشد که در اینصورت نهایتاً بصورت جاکش و دلال زنای زن خود می شود که طبعاً او را به سمت فحشاءکشانیده است .
و یا اینکه تسلیم ارادۀ زن نمی شود و در عین حال او را تحت نصیحت و ولایت خردمندانه
خود ھم قرار نمی دھد و زن ھم از او اطاعت نمی کند
و تمکین جنسی ھم نمی نماید و مرد از خانه فراریشده و چه بسا بسوی ھرزگی می رود و زن ھم
برای انتقام از او و نیز به قصد اینکه بالاخره مرد دیگری را پرستنده و مرید خود سازد به زنا مبتلا می شود .
پس می بینیم که بر حسب ظاھر در این ھر دو حالت مرد باعث فحشای زن است. فقط مردانی که زن خود را به قدرت ایمان و عقل خود تحت ولایت خود در می آورند مانع فساد اخلاقی زن می شوند .
و در اینصورت اگر زن تسلیم نشد و طغیان نمود
او را طلاق می دھند که از این طریق نیز اورا از ابتلای به خیانت و زنا باز می دارند .
پس مردی که نه قدرت ولایت بر زنش را دارد و نه شھامت وصداقت طلاق را دارد مسلماً زن را بسوی فحشاء سوق می دھد .
دراینجا یک سوال دینی و معرفتی قابل طرح است و آن اینکه آیا خداوند در آخرت زن را مسئول سرنوشت خود قرار نخواھد داد و فقط شوھرش را مؤاخذه خواھد کرد ؟
پاسخ به این سوال از لحاظ معرفت دینی کاملاً منفی است . و اما از لحاظ عقلانی و بخصوص ادعاھای آزادیخواھانه واستقلال طلبانۀ زن مدرن ھم زن حق ندارد که مرد را مسئول سرنوشت خود قرار دھد .
اینکه زن به لحاظ سرنوشت بازیچۀ شوھرخود می شود عذاب کفر اوست که نمی خواھد به حقوق و وظایف عقلی و دینی خود تن در دھد و لذا نیازجنسی مرد را حربه ای می سازد تا او را بردۀ خود نماید و ھمین امر او را به سمت فحشاء میکشاند .
پس او خود باعث فاحشگی خود می شود .
برگرفته از کتاب دائرةالمعارف عرفانی _ جلد اول _ فصل اول _ فلسفه آدم و حوا
« اثر استاد علی اکبر خانجانی »