گریز از تنهائی عین کفران نعمت

لقاءالله
تنهائی

از کتاب مذهب اصالت عشق جلد هفت اثر استاد علی اکبر خانجانی

۱۱۵۰- احساس تنهائی در آدمی به معنای فراخوان يك سروش غيبی از اعماق جان است که: کجائی! و در پاسخگوئی به این ندا هر چيزی می تواند وسیله ای باشد اعم از ذکر و نماز و هنر و قلم و هر كاری دیگر! و اين پاسخگوئی از هر نوع و بهر وسیله ای که باشد عبادت است. پس گریز از تنهائی عین کفران نعمت است.

۱۵۱- «اگر دو برابر کل دنیا را داشته باشید و خرج کنید نمی توانید دلی بدست آورید ولی خداوند بر مؤمنان منت نهاد و دلهایشان را بهم مربوط ساخت تا هدایت شوند.» قرآن- و اين سر محبت و ولایت حق است در قلوب مو‌منان که از دل اولیایش دریافت می شود. اینست آن كيميائی که بشر مدرن در عطش آن می سوزد و حاضر است کل جهانش را برای بدست آوردن دلی هزینه کند و می کند و دلی نمی یابد. و این غایت اسلام و اساس تشیع است يعنی دوستی دو تا مؤمن برای خدا. و اين همان ولایت و امامت است که دین آخرالزمان است.

۱۱۵۲- هر که فردی خارج از نژادش را برای ایمان و معرفت و خدا دوست بدارد اینست هدایت و ولایت و امامت. و اینست مغز دین خدا. و جز این نیست.

۱۱۵۳- تقوای شکم٬ امساك و کم خوری است. تقوای شهوت جنسی، عفت و عصمت است. تقوای حواس، قناعت است. تقوای اندیشه٬ سؤال کردن و تحقیق مستمر است و مکتب اصالت «نمی دانم». تقوای دل، گذشتن از محبوب است برای حق. تقوای علم و هنر هم تعلیم رایگان است. تقوای هدایت، رسالت اجتماعی است. و تقوای وجود، گذشتن از وجود است برای صاحب وجود. و اين آداب عشق است که همان آداب وجوديابی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*
*